5اصول پایه در طراحی گرافیک
پیش از اینکه بخواهیم یک کار طراحی گرافیکی انجام بدهیم؛ مثل طراحی یک پوستر ، طراحی بیلبورد یا بنر ، طراحی لوگو و … نکات و استانداردهایی وجود دارد که در کار با آنها مواجه میشویم. برای اینکه نتیجه نهایی طراحی گرافیکی کارتان ، ایده آل به نظر برسد، رعایت تمامی این مجموعه نکات الزامی میباشد؛ که هر یک از این موارد، با کسب تجربه بهتر خواهند شد. در این مقاله قصد داریم به همین اصول اساسی طراحی گرافیک بپردازیم؛ که اولین گام برای گرافیست حرفهای، آشنایی با این موارد میباشد.
اصول استاندارد و اساسی در طراحی گرافیک که میخواهیم در این مقاله با آنها آشنا بشویم، در تمامی طرحهای گرافیک دخیل هستند و از آنها استفاده میشود؛ درحالیکه برخی، این اصول پایه طراحی گرافیک را اشتباه بیان میکنند و مطلق به یک طراحی خاص میدانند.
مثلاً وقتی به طراحی کارت ویزیت میپردازیم، باید حتماً این نکته را بدانیم که کارهای چاپی مثل کارت ویزیت به حاشیه امن از اطراف طرح نیاز دارد که گرافیست حتماً باید بر اساس این نکته، طراحی خود را انجام دهد؛ این مورد یکی از اصول طراحی کارت ویزیت و کارهای چاپی است، نه اصول اساسی طراحی گرافیک.
پس از همین ابتدا مشخص کنیم که هر یک انواع آثاری که طراحی میکنیم، دارای ترفندها و نکات منحصر به خود هستند؛ اما این مقاله شامل اصول پایهای گرافیک است که مجموعهای وسیعتر را شامل میشود.
اصول پایه در طراحی گرافیک
اشکال
منظور از اشکال در اصول طراحی کلیه آبجکتهای تصویری که در طرح مورداستفاده قرار میگیرند، میباشند. مثلاً تصاویر ، خطوط ، المانها و … . اشکال. تمام این موارد، جزء بخشهایی میباشند که در تمامی کارهای گرافیکی استفاده میشوند و حتی کارهای گرافیکی زیادی را میتوان طراحی کرد که فقط از قابلیت تصاویر در آنها استفادهشده باشد.
در ابتدا اشکال و تصاویری که در یک کار گرافیکی استفاده میشود، باید ازنظر کیفیت مناسب باشد. نکته بعدی سبک تصاویر میباشد که در طرحهای گرافیکی ، تصاویر باید با یکدیگر و همچنین با موضوع و تم طرح، هماهنگی داشته باشند. این موضوع در خطوط هم دیده میشود. برای نمونه؛ استفاده از خطوط منحنی و خطوط صاف و اشکال بسته در کنار هم نمیتواند کارهای جذابی را ایجاد، مگر طرحهایی با موضوع خاص که تعدادشان کم است.
رنگ
مبحث رنگ شناسی و آشنایی با موضوع مهم تئوری رنگ، برای یک طراح گرافیک خیلی اهمیت دارد. آشنایی با ماهیت رنگها و ویژگیهای آنها برای ایجاد پالتهای رنگی در طرحهای گرافیکی متفاوت و با موضوعات مختلف اهمیت دارد.
استفاده از تعداد رنگهای مناسب در یک کار گرافیکی، موضوع مهم دیگر است. است. در برخی از کارهای گرافیکی نیاز به استفاده از تکنیکهای تکرنگ و سایر تکنیکهای انتخاب رنگ وجود دارد که آشنایی و استفاده از ترکیبهای رنگی هم باید در طراح گرافیک تقویت شود.
انتخاب رنگ مناسب یکی از نکاتی است که گرافیست میتواند در کمترین زمان ممکن حس طرح خود را به بیننده نشان دهد. البته همینطور که رنگ از نگاه مثبت میتواند در جلب بیننده تأثیرگذار باشد، اما با انتخاب یک پالت رنگی اشتباه میتواند در کمتر از چندین ثانیه نگاه بیننده را از طرح خارج کند.
تایپوگرافی
تایپوگرافی یکی دیگر از اصول مهم و ابتدایی برای طراح گرافیک به شمار میرود که مربوط به چینش و نحوه قرارگیری متن و فونتها در کنار یکدیگر میباشد.
تایپوگرافی متن که ما در اکثر طرحهای گرافیکی از آن استفاده میکنیم، اکثراً زبان فارسی و انگلیسی میباشد. افرادی که بهطور تخصصی در این زمینه مشغول به فعالیت هستند، بر این عقیده هستند که تایپوگرافی حروف فارسی به دلیل نحوهی نوشتار حروف، حروف منفصل و متصلی که دارد به نسبت پیچیدهتر است.
تایپوگرافی، رعایت چینش و قرارگیری متن باید در هر طرح گرافیکی اعمال شود که این موضوع میتواند به فونتهای انتخابی ، سایز متنهای نوشتهشده ، نحوه قرارگیری کلمات ، فاصله بین حروف و کلمات، حالت تراز بندی متن و … باشد.
یکی از نکاتی که طراحان گرافیک میتوانند میزان توجه بیننده را در متون جذب کنند، استفاده از اصول تایپوگرافی است. استفاده از فونتهای مخصوص تیتر ، زیر عنوان و متنهای پاراگراف به شکل درست در طرح به جذابیت طرح و ارتباط بصری با بیننده کمک میکند.
فضا
فضای خالی بخشی از طراحی شما است. یکی از نکاتی که کمتر به آن توجه میشود و حتی متأسفانه توسط طراحان حرفهای هم گاهی دیده میشود، عدم توجه به فضا میباشد.
اینکه بتوانید بهعنوان طراح گرافیک این موضوع را قبول کنید که نیازی نیست تمام صفحهی کاری خود را طراحی کنید، یک نکته مثبت در کار شما است. استفاده از فضای خالی یا بهاصطلاح فضای سفید در طرح، برای جلوه دادن آثار و المان کار، بسیار مهم است.
طرحهای گرافیکی شلوغ، حس خفگی را به بیننده القا میکنند که مواجهه بیننده با این طرحها به دو شکل است:
1) افرادی به دلیل شلوغی بیشازحد، بهطور کامل توجه به کار را رها میکنند. 2) گروه دوم به المانها و متنهای کار توجه میکنند تا متوجه هدف کلی کار شوند. اما این دسته از افراد به دلیل گنگ و شلوغ بودن فضا، بخشی از اطلاعات را از دست میدهند و نمیتوانند به درک درستی از هدفی که داشتند، برسند. این موارد معایبی است که در صورت عدم توجه به فضا در یک اثر گرافیکی ایجاد میشود.
ارتباط بصری
آخرین و گستردهترین موضوعی که باید در هر اثر گرافیکی در نظر گرفت، ارتباط بصری است. وقتی شما برای طراحی یک اثر برنامهریزی میکنید، بهعنوان طراح باید این برنامهریزی را داشته باشید، که قسمتهای بسیار مهم ، مهم و متوسط اثر شما کدام قسمتها هستند و اولویتبندی داشته باشید.
این اولویتبندی باید در ارتباط بصری بیننده نیز صحیح رعایت شده باشد. وقتی شما در طراحی یک تراکت قصد دارید نام برندتان اولین چیزی باشد که بیننده را جلب کند، دوم لوگو سازمان، سوم آدرس و شماره تماس و … ، در طرح نیز همین اولویتبندی باید بهگونهای طراحی شود که بیننده هم، همچنین رفتاری را داشته باشد.
وقتی بهعنوان طراح توانستید خواستهها و اولویتهای مشتری را با علم طراحی گرافیک به بینندگان بهدرستی نمایش دهید، شما هدف خود را بهدرستی انجام دادهاید.
گرافیستهای حرفه ای برای ارزیابی ارتباط بصری کار ، همیشه طرح را در معرض نمایش افرادی بهصورت تصادفی قرار میدهند و ترتیب اهمیت و دید بیننده به اثر را موردبررسی قرار میدهند تا از عملکرد کار خود مطمئن شوند.
مسلط شدن در اصول طراحی گرافیک، شاید در ابتدا مباحثی عجیب و گنگ باشد؛ اما با انجام تمرین میتوانید با سرعت بیشتری بر این موضوعات مسلط شوید. یکی از راههای تمرینی، تحلیل آثار گرافیکی طراحان است؛ از المانهایی که استفادهشده ، فاصله بین المانها، تعداد فونتهای بهکاررفته، نحوه تراز بندی قاب و شبکهبندی، رنگهای استفادهشده ، حسی که از رنگها دریافت میکنید و … .
این تمرین، باعث مسلط شدن شما بر اصول اساسی طراحی گرافیک خواهد شد و همچنین شما را با ایدههایی نو و جدید روبرو میسازد.
توجه به این ۵ موضوع بهشدت میتواند کیفیت کارهای گرافیکی شما را دچار تحولاتی عظیم نماید. کسب تجربه و دیدن آثار گرافیکی طراحان و گرافیستهای مشهور دیگر و مشخص کردن هر یک از این موارد میتواند شما را با کسب تجاربی بیشتر به سمت حرفهای شدن سوق دهد. امیدوارم که این مطلب موردتوجه شما قرارگرفته شد.